دعاوی خانوادگی

دعاوی خانوادگی

منظور از دعاوی خانوادگی به طور کلی آن قسم از دعاوی است که مربوط به کانون خانواده می‌شود. بر این اساس، هرگونه دعوایی که در دادگاه مطرح می‌شود که مربوط به افراد، به عنوان عضوی از کانون خانواده می‌شود را می‌توان نوعی از دعاوی خانوادگی محسوب کرد.
به عنوان مثال، زمانی که زن و مردی به عقد هم در می‌آیند، یکسری از حقوق و تکالیف به عهده آن‌ها قرار می‌گیرد که در صورت عدم انجام آنها، دعوای خانواگی مطرح می‌شود. یا مثلا، زمانی هم که والدین صاحب فرزند می‌شوند، تنظیم روابط آن‌ها با فرزندان‌شان جزء روابط خانواده محسوب می‌شود.

مطالبه مهریه

مهریه در هنگام جاری شدن عقد در عقدنامه ذکر می‌شود و زن به محض جاری شدن عقد نسبت به مهریه ثبت شده حق تملک پیدا می‌کند و می‌تواند دادخواست مطالبه مهریه بدهد.

ملاک قانون برای مهریه مقدار ثبت شده در عقد نامه است و حتی اگر زن مهر خود را ببخشد اما آن را ثبت نکند ترتیب اثر داده نخواهد شد. یا اگر زوج به اجبار دست‌نوشته‌ای مبنی بر بخشش مهریه از زن بگیرد، هیچ‌کدام از این موارد وجاهت قانونی ندارند.

در صورتی که مرد استطاعت برای پرداخت مهریه کامل زن را داشته باشد که موظف به پرداخت کامل مهریه است، اما اگر زوج استطاعت نداشته باشد دادگاه مهریه را قسط‌بندی می‌کند و مرد را موظف به پرداخت اقساط مقرر شده می‌کند.

طلاق یک‌طرفه

در کشور ما و مقررات فقهی، طلاق در اختیار مرد قرار داده است و شوهر می‌تواند با شرایط طلاق زوجه که در قانون آمده است – یعنی پرداخت حقوق مالی زوجه و طی مراحل قانونی طلاق – دادخواست طلاق از زوجه داده و به رغم مخالفت زوجه او را طلاق بدهد.
اما بر عکس آن، زوجه برای گرفتن طلاق بدون رضایت شوهر راهی سخت و دشوار در پیش دارد.

طلاق یک‌طرفه زن بدون شک یکی از پرونده‌های (درخواست‌های) سخت خانواده در دستگاه قضا می‌باشد.

مطابق قانون مدنی (قانون اساسی) حق طلاق با مرد است و زن فقط در صورتی می‌تواند طلاق بگیرد که مرد به قوانین و اصول حاکم بر خانواده پایبند نباشد و بخواهد حقوق زن خود را زیر پا بگذارد.

دعاوی و اختلافات خانواده

مطابق ماده 1133 قانون مدنی و مقررات شریعت اسلام مرد بدون نیاز به دلیل هر وقت بخواهد می تواند همسر خود را طلاق دهد که البته قبل از اقدام به جریان صیغه طلاق باید به دادگاه خانواده مراجعه نموده و به وسیله دادخواست طلاق تشریفات لازم را در خصوص صدور حکم و اجازه طلاق انجام دهد.

هرچند که مطابق قانون اصولاً و ابتدائاً زن حق طلاق ندارد اما دلایل زیادی وجود دارد که زن و زوجه هم می تواند از دادگاه خانواده تقاضای طلاق نماید.

در این نوع طلاق زن و شوهر در خصوص کلیه حقوق و تکالیف ناشی از زندگی مشترک توافق نموده و به اتفاق و با توافق یا مستقیم به دادگاه خانواده مراجعه می نماید و یا اینکه در صورت عدم امکان و عدم تمایل به مراجعه شخصی به دادگاه خانواده، برای طلاق توافقی به دو وکیل متخصص دعاوی خانواده و طلاق توافقی وکالت می دهد. لازم به ذکر است مطابق شرایط جدید، طلاق توافقی با تشریفات و پیچیدگیهای خاصی قابل انجام است.

برای اطلاعات بیشتر در زمینه طلاق توافقی می‌توانید به این لینک مراجعه بفرمایید.

بعد از فوت زن یا شوهر عقد نکاح در عین حال که پایان می‌یابد واجد اثرات و ویژگی‌هایی می‌شود که در قالب حقوق خانواده قابل بررسی و مطالعه و بعضاً اتخاذ تصمیم از سوی دادگاه خانواده ضرورت پیدا می‌کند. مثل مقررات راجع به ارث و مهریه و عده و سقوط اذن ازدواج فرزندان و بسیاری موارد دیگر. 

عقد ازدواج ذاتاً یک قرارداد است و طبیعتاً مانند هر قرارداد دیگر فسخ، یکی از راه های انحلال و پایان آن است. منظور از فسخ این است که با اراده یک نفر به دلایل قانونی یکی از زوجین حق داشته باشد که قرارداد را منحل نماید. مثل فسخ به دلیل تخلف از شرایط ضمن عقد و یا فسخ به دلیل وجود خیارات قانونی (منظور از خیارات قانونی اختیاراتی است که قانون‌گذار به یکی از طرفین برای فسخ معامله داده است). خیارات قانونی یا همان اختیار فسخ معامله در عقد نکاح دقیقا مانند سایر قرادادها نیست و محدودیت‌هایی دارد. البته خود عقد نکاح هم یک قرارداد کاملا آزاد نیست و تحت شرایط سخت گیرانه‌ای انجام می‌شود (اختیارات فسخ معامله در عقد نکاح عبارنتد از خیار عیب، خیار تدلیس و خیار تخلف از شرط ضمن عقد).

 اگر عقد نکاح به هر دلیلی مغایر و مخالف با قانون و شریعت واقع شود یک یا هر دو طرف می‌توانند از دادگاه خانواده تقاضای ابطال یا بطلان عقد نکاح را بنمایند مثل موردی که بعد ار عقد زن یا شوهر پی می‌برند که از محارم هم هستند.

این طریق انحلال خاص ازدواج موقت است و استثنائاً نیاز به رسیدگی و دخالت دادگاه خانواده ندارد و متقاضی می‌تواند با مراجعه به دفترخانه مجری ازدواج موقت و یا حتی خود راساً صیغه آن را جاری و عقد ازدواج موقت یا همان متعه و صیغه را بی‌اثر کند.

مهریه یکی از مهم‌ترین مصادیق دعاوی خانوادگی بوده و از ارکان عقد نکاح در حقوق ایران و اسلام است و منظور از آن مالی است که ضمن عقد دایم یا موقت مشخص می‌شود و بدون نیاز به پرداخت آن حین عقد و همزمان با عقد نکاح، مرد پرداخت آن را تعهد می‌کند. مهریه تاسیس متفاوتی از شیربها است و شیربها ریشه در عرف داشته و هیچ مبنای قانونی ندارد .مطابق قانون مدنی در ماده 1082 زن به مجرد عقد مالک مهر می‌شود و می‌تواند هر تصرفی اعم از مطالبه یا انتقال در آن بنماید.

مطالبه مهریه به دو طریق امکان دارد:
  • الف - مراجعه به دادگاه خانواده و تقدیم دادخواست مطالبه مهریه، که در این فرض خواهان یعنی همان زوجه می‌تواند به همراه دادخواست مطالبه مهریه تقاضای توقیف اموال و تامین خواسته نیز بنماید. 
  • ب - مراجعه به اداره اجرای ثبت و تقاضای اجرای مهریه و وصول آن از محل اموال شوهر

نکته : در حال حاضر (از دی ماه سال 1398 و اوایل سال 2020 میلادی) با صدور بخشنامه ای از سوی رییس قوه قضاییه ضرورتاً باید متقاضی مطالبه مهریه در ابتدا به اداره اجرای ثبت مراجعه نماید و پس از ان در صورت عدم امکان معرفی مال دادخواست خود را تقدیم دادگاه خانواده بنماید.

نکته : مهریه مانند هر مال دیگری به ارث می رسد بنابراین زنی که در دوره حیات خود مهریه را مطالبه ننموده است بعد از فوت، وراث او می‌توانند مهریه را از شوهر مطالبه نمایند. نکته جالب اینکه این وراث می توانند فرزندانی باشند که مهریه را از پدر خود مطالبه می کنند و جالب تر اینکه یک‌چهارم مهریه متعلق به خود زوج است.

نکته : در خصوص مطالبه مهریه و توقیف اموال لازم است خواهان و متقاضی بداند که می‌تواند حسب مورد و با توجه به نوع اقدام به روش‌های مختلف به زوج برای پرداخت مهریه فشار بیاورد که این عبارتند ار توقیف ملک، توقیف حساب بانکی، توقیف هر نوع مال (حتی سهام و اوراق بهادار و اموال و وجوه متعلق به زوج نزد ثالث)، خودرو و هر نوع وسیله نقلیه، خط موبایل، تقاضای ممنوع‌الخروجی بدهکار و در موارد نادری جلب زوج.

ازدواج یک قرارداد است و ضمن آن می‌شود هر شرط مشروعی را درج نمود و برای آن ضمانت اجرا تعیین کرد. فقط لازم است بدانید نکاح جز عقود قرادادهایی نیست که نتیجه تخلف از شرط ضمن عقد امکان فسخ نکاح توسط مشروط له (کسی که به نفع او شرط شده) باشد و همانطور که از سند ازدواج نیز برمی‌آید نتیجه تخلف از شرط ضمن عقد نکاح ایجاد حق طلاق برای زن است. شروط ضمن عقد این امکان را به هر یک از طرفین می‌دهد که از محدودیت‌ها و شرایط قانونی عقد نکاح فاصله گرفته و به میل و سلیقه خود شرایطی را ضمن عقد درج نماید. مانند اینکه حق تعیین اقامتگاه و محل زندگی با زن باشد یا حق طلاق بدون اینکه از مرد سلب شود برای زن هم وجود داشته باشد یا زن امکان استقلال به مشاغل بخصوصی را یا امثال تحصیل در رشته های معینی بدون هیچ‌گونه محدودیتی داشته باشد.

اصولا مرد به موجب الزامات قانونی حق ازدواج دائم بدون اذن همسر اول یا دادگاه را ندارد و در صورتی که به هر دلیل بخواهد با وجود همسر اول مجددا ازدواج نماید و در صورتی که همسر اول به وی این اجازه را ندهد باید به دادگاه خانواده مراجعه نموده و تقاضای اذن در ازدواج نماید این نیز خود یکی از موارد دعاوی خانواده است.

یکی دیگر از موارد دعاوی خانوادگی دعوای حضانت و ملاقات برای ابوین (پدر و مادر) است. به موجب این حق که البته جنبه تکلیف هم دارد، حضانت یعنی نگهداری و مراقبت از فرزند پسر و دختر تا پایان سن 7 سالگی با مادر و پس از آن تا سن بلوغ با پدر است. در زمانی که یکی از والدین عهده دار حضانت است دیگری یا با توافق یا حکم دادگاه خانواده حق ملاقات دارد.

نکته : جد پدری و نزدیکان دیگر برخلاف آنچه در فیلم ها و سریال های فاقد کارشناسی دیده می شود در هیچ فرضی حق حضانت و ملاقات ندارد. مگر اینکه خود طفل یا صاحب حق حضانت بخواهد.

نکته : در صورت فوت یکی از ابوین حضانت بی قید و شرط با دیگری است.

نکته : آنچه از قانون برمی آید هرچند عجیب این است که بعد از 15 سال تمام برای پسر و 9 سال تمام برای دختر به جهت خروج از حضانت و بلوغ آن فرد خود تصمیم می‌گیرد که به همراه چه کسی زندگی کند، که می‌تواند هیچ یک از پدر یا مادر نباشد.

هر یک از ابوین (پدر یا مادر) که در دوره‌ی استحقاق داشتن حق حضانت نیست و مدعی است که دیگری صلاحیت و شایستگی حضانت و نگهداری از اطفال را ندارد می‌تواند از دادگاه خانواده با تقدیم دادخواست و البته داشتن وکیل خوب دعاوی خانوادگی تقاضای سلب حضانت یا لغو حضانت بنماید که از جمله این دلایل می تواند از امکان نداشتن وقت کافی برای تربیت و نگهداری فرزند، عدم داشتن توانایی مالی لازم برای اداره خود و فرزند مشترک، نداشتن شغل مناسب، اشتغال به حرفه ای خارج از عرف و در نهایت زندگی در محیط و فضای نامناسب و غیر اخلاقی و یا هر دلیل دیگری از این دست نام برد.

از ضروریات و اقتضاعات عقد نکاح تکلیف پرداخت هزینه های زندگی یا همان نفقه از سوی مرد است. در صورتی که مرد نفقه زن را پرداخت نکند علاوه بر به وجود آمدن حق طلاق برای زن تحت شرایطی این امکان وجود دارد که زن با مراجعه به دادگاه خانواده و تقدیم دادخواست مطالبه نفقه، مبلغ آن را با نظر کارشناس از مرد دریافت نماید.

نکته : مصادیق نفقه عبارت است از: خوراک، پوشاک، مسکن و هزینه‌های درمان و شامل موارد دیگر مثل هزینه سفر، شرکت در کلاس‌های ورزشی، اعمال جراحی زیبایی و مواردی از این دست که عرف آن را غیرضروری می داند نیست.

نکته : مطابق یک رویه غلط و غیر منطقی سال‌هاست که علیرغم وجود تورم و بالا رفتن هزینه‌های زندگی مبلغ نفقه حوالی عدد یک میلیون تومان در ماه باقی مانده و به همین دلیل زوجه خیلی تمایلی به مطالبه آن ندارد.

نکته : عدم پرداخت نفقه از سوی مرد می‌تواند منجر به ایجاد حق طلاق برای زن بشود. همچنین از سوی قانون گذارندادن نفقه یا ترک انفاق جرم دانسته شده است.

بارزترین مصداق مطالبه نفقه اقارب و نزدیکان امکان مطالبه نفقه از سوی فرزندان به طرفیت پدر است. این نیز از جمله دعاوی خانواده و در صلاحیت دادگاه خانواده و البته بسیار شبیه نفقه زوجه است اما تفاوت‌هایی بین این 2 وجود دارد از جمله اینکه در تعیین نفقه زوجه شان زن در نظر گرفته می‌شود و در تعیین نفقه اقارب توانایی مالی فرد پرداخت‌کننده نفقه مد نظر خواهد بود.

نکته: منظور از اقارب هر خویشاوند نسبی است و فقط شامل فرزند نمی‌شود پس متصور است خواهر یا برادر یا دخترعمو و پسرعمو یا حتی عمو، عمه و خاله از فردی تقاضای نفقه کند.

منظور از تمکین ضرورت تبعیت و اطاعت از دستورات مرد در زندگی توسط زن (زوجه) است. مصادیق تمکین و ضرورت اطاعت تحت عنوان تمکین عام و خاص نامگذاری شده است که منظور از تمکین عام، بودن و حضور داشتن زن در منزل انتخابی شوهر و منظور از تمکین خاص داشتن رابطه خاص زن و شوهر است. اگر زنی از شوهر خود تمکین نکند متصف به صفت نشوز می‌شود و او را ناشزه می‌گویند.

نکته : نشوز این است که به آن زن نفقه تعلق نمی‌گیرد و مرد می‌تواند به همین دلیل تقاضای ازدواج مجدد نماید.

نکته : بین دو دعوای نفقه و تمکین ارتباط تنگاتنگی وجود دارد که قبل از اقدام مشورت با وکیل خوب خانواده را ضروری می نماید.

منظور از دوره نامزدی در عرف زمانی است که زن و شوهر عقد کرده ولی زندگی مشترک را آغاز نکرده و اما منظور قانون‌گذار از دوره نامزدی دوره قبل از عقد ازدواج است و به عبارت دیگر در سیستم حقوقی ایران دوره‌ای تحت عنوان دوره عقد تا شروع زندگی مشترک و عروسی وجود ندارد؛ پس به تعبیر قانون دوره نامزدی زمانی است که مذاکرات قبل از عقد و شکل‌گیری رابطه عاطفی و مرحله آشنایی در جریان است. گذشته از اینکه به تغییر قانون وعده ازدواج ایجاد علقه زوجت نمی‌کند و تعهد به ازدواج تکلیفی یا حقی برای طرفین ایجاد نمی‌نماید. اگر مرد یا زن به هم هدیه‌ای بدهند این هدیه در قالب عقد هبه یا بخشش تفسیر می‌شود و مطابق مواد 1034 به بعد قانون مدنی امکان استرداد هدایای دوران نامزدی وجود دارد.

منظور از جهیزیه اموال، کالاها و اشیایی است که توسط روجه و خانواده وی مطابق عرف و رسم جاری زن با خود به خانه شوهر می‌برد. بعد از این‌که به هر دلیلی زن و شوهر در یک مکان زندگی نکنند و فارغ از اینکه ترک منزل توسط زن موجه باشد یا نباشد زن حق بردن جهیزیه خود به مکان مورد نظر خود را دارد این اتفاق حتی می تواند قبل از وقوع طلاق بیفتاد.

نکته : در طول زندگی مشترک و آن زمانی که زن تصمیم به بردن جهیزیه می‌گیرد هر آن چیزی که موجود باشد متعلق حق وی قرار می گیرد و حق ندارد نوسازی وسایل را از شوهر بخواهد یا عوض یا مبلغ یا جایگزین آن را مطالبه کند. چه بسا مواردی که زن تصمیم به بردن جهیزیه می‌گیرد چیز قابل توجهی از آن موجود نباشد و اسباب موجود در منزل توسط فرد خریداری شده باشد که البته زن نسبت به آن‌ها حق ندارد.

زن و زوجه می تواند در صورتی که مدعی وجود حذف ضرر به جان یا مال یا آبروی خود از سمت شوهر باشد از دادگاه تقاضا کند شوهر را مجبور و ملزم به تهیه یک مسکن جداگانه و مستقل یا به تعیین قانون‌گذار علی حده نماید. چون این امکان و تجویز با نظر قاضی و با مجوز قانونی است. همچنین زن مستحق دریافت نفقه ماهیانه هم می‌باشد و عمل وی نشوز محسوب نمی‌شود. دادخواست تعیین مسکن مستقل باید در دادگاه خانواده مطرح شود و این دعوای خانوادگی پس از طی مراحل و اثبات آن در دادگاه با توسل به قوه قهریه دادگاه خانواده به اجرا گذاشته خواهد شد.

به موجب تبصره ماده 336 قانون مدنی زن می‌تواند تحت شرایطی اجرت کارهایی که در طول زندگی مشترک و در منزل شوهر انجام داده است را با تقدیم دادخواست به دادگاه خانواده مطالبه نماید این شرایط عبارتند از اثبات تبرعی نبودن اعمال و کارها، اثبات کارهای انجام‌شده، اثبات عدم دریافت مبلغی برای اعمال.

نکته : دلیل اجرت المثل نامیدن این تاسیس این است که عمل فرد مستحق اجرت است ولی برای آن مبلغی تعیین نشده و در قالب عقد اجاره اشخاص نبوده است.

نکته : اعمالی که وظیفه زن نیستند ولی نوعاً خانم ها در طول زندگی مشترک آن را انجام می دهند عبارتند از: شیردادن به نوزاد، نگهداری از نوزاد، تمیز کردن منزل، پخت و پز و شستن لباس‌ها ذاتاً وظیفه زن نیست ولی خانم ها به دستور و خواست شوهر آن را انجام می‌دهند.

نکته : برای امکان مطالبه اجرت‌المثل و نوع طلاق یا فوت ضرورت ندارد و در هر حال می‌تواند آن را مطالبه کرد.

دعوای مطالبه اجرت‌المثل خصوصیات و ظرایفی دارد و به همین دلیل ضروری است قبل از هر نوع اقدام با یک وکیل دعاوی خانواده مشورت شود.

همین الآن با یک وکیل پایه یک دادگستری صحبت کنید...

در حال بارگذاری ...